آثار ایرانی در فرانسه بازخورد خوبی دارد
به گزارش مجله پیامک مسعود، به گزارش خبرنگاران مجموعه شعر شبنم سمیعیان به تازگی از سوی انتشارات شمع و مه به فرانسوی ترجمه شده است. میترا فرزاد مترجم این اثر که در فرانسه زندگی می نماید پیش از این آثاری از افشین یداللهی، هوشنگ مرادی کرمانی و هادی تقی زاده و... را به فرانسه ترجمه نموده بود. او در رشته ریاضیات و اقتصاد تحصیل نموده اما در نهایت به سراغ ادبیات انگلیسی رفته است و اکنون در یکی از دانشگاه های پاریس فرهنگ بازرگانی و تبلیغات تدریس می نماید.
با ما همراه باشید و با تور ارزان فرانسه از کشور عشاق دیدن کنید و در شهرهای پاریس، مارسی بگردیم و برج ایفل ، موزه لوور و دیگر جذابیت های این شهر زیبا را ببینیم
میترا فرزاد در گفت وگو با ایبنا درباره نحوه انتخاب آثارش برای ترجمه گفت: یک بار به ایران آمدم و بر اساس اتفاق با هوشنگ مرادی کرمانی و افشین یداللهی آشنا شدم. اولین کتابی هم که ترجمه کردم از افشین یداللهی بود. از خشونت و قطعیت او در نوشتن خوشم می آمد. بعد کتاب آقای مرادی کرمانی را آغاز کردم کتاب ایشان جنبه ای از ایران را بمن نشان می داد که نمی شناختم و فکر می کنم خیلی ها که در ایران زندگی می نمایند هم این جنبه ها را نمی شناسند. خیلی برایم جالب بود، فرهنگ این قسمت از مردم کویر و نوع و غذاخوردنشان.
وی اضافه کرد: ترجمه کتاب آقای محمدعلی موحد هم جزو افتخاراتم هست. خیلی از مسائل تاریخ ایران را روشن می نماید. کتاب آقای تقی زاده هم در ژانری است که خیلی در ایران روی آن کار نشده و فکر کردم برای مخاطب خارجی جالب باشد. کتاب اخیر یعنی کتاب شبنم سمیعیان هم کتابی است که ترجمه آن مال الان نیست به سه چهارسال پیش برمی گردد اما الان منتشر شده است. به نظرم کتابشان لطفی دارد. انگار در گرمای تابستان عرق ریزان باشید و یکباره یک نسیم خنکی به شما بوزد. چنین لطفی برایم داشت. خیلی زنانه و شخصی است و اینطور شد که من آن را ترجمه کردم.
وی در مورد چالش های ترجمه کتاب های ایرانی نیز اعلام کرد: شانسی که داشتم این بوده که همواره با نویسندگان و شعرایی که آثارشان را ترجمه می کنم ارتباط نزدیکی داشته ام و بمن لطف داشته اند. هیچوقت تنهایی به جنگ نرفته ام و هروقت مسئله ای داشتم یا جایی را متوجه نشدم آنها برایم شرح داده اند. مثلا آقای مرادی تاکید داشت و می گفت من می خواهم این چیزی که به فارسی گفته ام به فرانسه معنی دهد. و این خیلی کار را برایم آسان کرد. حتا نام کتاب که شما که غریبه نیستید را به فرانسه به غریبه وجود ندارد ترجمه نموده ام. چون به آن زبان معنایی ندارد.
فرزاد درباره تفاوت ترجمه شعر و رمان نیز گفت: ترجمه رمان آسان تر است. چون شما از یک نقطه آغاز می کنید و در یک جایی هم تمام می کنید. در شعر شما باید اول با تصور شاعر آشنا باشید. چون مثلا در یک شعر چهار خطی شما می توانید یک جهان را بگنجانید. شعر را نمی توان مثل رمان ترجمه کرد. گاهی من اجازه می گیرم که مثلا می گردد در ترجمه شعروارتر ترجمه کنم یا عباراتی که همان معنی را می دهد اما عین عبارت نیست.
این مترجم با ذکر خاطره ای از رضا قاسمی گفت: کتاب آقای قاسمی یعنی وردی که بره ها می خوانند را که ترجمه نموده بودم ایشان می گفت برایم بخوان. بعد که می خواندم می گفت مثلا در این عبارت آوای ت زیاد است. این را کمتر کن تا نوای آن دلپذیر باشد. گاهی در ترجمه این اتفاق میفتد. شما ببینید ترجمه های شاملو از لورکا از اشعار خود لورکا زیباتر است. چون او شاعر بوده است. من هم سعی می کنم در ترجمه هایم مخاطب فرانسوی را در نظر داشته باشم که او آن مفهوم را درک کند نه اینکه وارد یک داستانی گردد که متوجه نگردد. به همین دلیل ترجمه آثار غول های ادبیات ما کار سختی است. مثلا زبان استعاره ای که ما داریم فرانسوی ها ندارند. ممکن است متوجه کنایات و اشارات نشوند. به همین دلیل در ترجمه باید آنها را روشن کرد.
وی در سرانجام درباره بازخورد کتاب های ایرانی درمیان فرانسویان نیز گفت: در فرانسه قشری هست که روشنفکر است و به ادبیات ایران توجه دارد. مثلا چند سال پیش در خانه ایران جشنی برگزار شده بود، من خیلی تعجب نموده بودم که اینهمه آدم آمده بود. ولی واقعا یک قشر کوچک هستند. به همکاران خودم که کتاب ها را می دهم بسیار با حیرت و تعجب آنها را می خوانند و خیلی برایشان جالب است. البته متاسفانه شرایط نشر و کتاب در همه جا با بحران روبرو شده است. اکثرا اینترنتی است و به مرحله چاپ نمی رسد اما این را می دانم آثار ایران در فرانسه بازخورد خوبی دارد و تبلیغات زیادی هم احتیاج ندارد. ادبیات زیبایی است و می ارزد که ما آن را معرفی کنیم.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران