برترین کتاب های مدیریتی؛ راهنمای جامع برای مدیران پیروز - مجله پیامک مسعود

معرفی برترین کتابهای مدیریتی: راهی به سوی پیروزیت در کسب و کارها

1- قانون پیروزیت

انرژی و خلاقیت دو عنصر مهم در مدیریت هستند. مدیرانی که پر انرژی و خلاق هستند و توانایی متعادل کردن خلاقیت و انرژی شان را دارند می درخشند و پیروز اند.

الیور ناپلئون هیل یکی از بزرگ ترین نویسندگان کتاب های توسعه فردی جهان در کتاب قانون پیروزیت نسخه کامل و بی کم و کاست از اصولی که به آن ها باور دارد ارائه داده که افراد با مطالعه و اجرایش می توانند در زندگی شخصی و حرفه ای به قله پیروزیت برسند.

او عصاره و چکیده بیش از بیست و پنج سال کار، آزمون و خطا، پشتکار و کوشش شبانه روزی اش را همراه با ویژگی های کسانی که پیروز می شوند را در مقدمه ای به نام فکر مرکب نوشته و در ادامه پانزده درس کاربردی که مدیران با یاری اش گام به گام به سوی پیروزیت و پیشرفت می روند را توضیح داده.

ناپلئون هیل در جدولی تحلیلی ده فرد نامدار و شناخته شده را تجزیه و تحلیل نموده. مخاطب با مطالعه دقیق و توجه به نقاط خطر که بیشتر افراد به آن بی توجه هستند پی می برند هشت نفر پیروز و دو نفر شکست خورده هستند. خوانندگان کتاب به راحتی می توانند ویژگی هایشان را در جدول قرار دهند و آنالیز نمایند تا از پیشرفت ها و تغییرات شان با خبر شوند.

مدیری که ممکن است از کارش ناراضی باشد، دو راه پیش رو دارد: 1- به کارش شوق و ذوق نشان ندهد و کارها را سرسری انجام دهد. 2- کارش را با همه وجود انجام دهد تا نظر مخاطبی که می تواند باعث رشد و ارتقاءاش گردد را جلب کند.

در بخشی از کتاب قانون پیروزیت که با ترجمه الهام شریف به وسیله نشر نسل نواندیش منتشر شده، می خوانیم:

2- روان شناسی پول

همه هزاران بار شنیده ایم باید بخواهی تا پولدار شوی و در بیشتر قریب به اتفاق مواقع خندیده ایم و زیر لب به گوینده این جمله غر زده ایم. واقعیت این است که برای رسیدن به ثروت و مکننت باید ساختار فکر را تغییر داد و بارور کرد.

اگر مسائل مالی، نخواندن دخل و خرج و بی نتیجه بودن کوشش ها برای کسب عایدی بیشتر کلافه شده اید، پیشنهاد می کنیم روان شناسی پول را مطالعه کنید؛ یک کتاب درباره راهکارهای رسیدن به پیروزیت.

مورگان هاوزل ستون نویس و روزنامه نگار پیشین روزنامه وال استریت ژورنال که جوایز زیادی در حوزه روزنامه نگاری گرفته در کتاب روان شناسی پول به افراد عادی، مدیران، صاحبان کسب و کارها و … که می خواهند به پیروزیت مالی برسند رهنمودها و راهکارهایی ارائه می دهد.

نویسنده به مخاطب یاد می دهد چرا تصمیم گیری های مالی سخت هستند و افراد در این باره اشتباه می نمایند. او معتقد است پول درآوردن نه به هوش بلکه به نوع رفتار با آن بستگی دارد. باهوشان، مدیران پیروز، صاحبان کسب و کار اگر نتوانند احساسات شان را کنترل و مدیریت نمایند فاجعه می آفرینند، ورشکست می شوند و به خاک سیاه می نشینند. برعکس، افراد عادی که بویی از دانش مالی و مدیریت نبرده اند با اداره کردن صحیح هیجانات و بهره گیری از رهنمودها و آموزش ها می توانند ثروتمند شوند.

هاوزل نوع تفکر افراد نسبت به پول و ثروت را آنالیز می نماید و به مدیران و خوانندگان اثرش یاد می دهد چگونه با این موضوع مهم، مجذوب کننده و در عین حال خظیر روبرو شوند.

روزنامه نگار روزنامه وال استریت ژورنال معتقد است، تصور فردی که در فقر و نداری بزرگ شده از خطر کردن و سود با کسی که در خانواده ای ثروتمند رشد نموده فرق دارد. انسانی که رکود و تورم هولناک را با پوست و گوشت تجربه نموده هرگز نمی تواند درباره پول و ثروت مثل کسی که در اقتصاد با ثبات و پویا پرورده شده فکر کند. همه درباره پول چیزهایی می دانند که دیگران نمی دانند. ولی چیزی که درباره همه یکسان است نوع تفکر افراد نسبت به پول و ثروت است. 80 درصد تصورات، افکار و تجربیات افراد به رابطه شان با پول درآوردن تاثیر می گذارد.

مورگان هاوزل در اثر بیست فصلی اش مهم ترین ویژگی های روان شناسی پول را توضیح می دهد. او اعلام می نماید فارغ از هوش و ذکاوت و کوشش زیاد شانس تاثیر زیادی در پیروزیت مالی دارد. نوع رفتار افراد در رسیدن به پیروزیت مالی موثر است.

خواندنی ها

5 کتاب ضروری که مدیران باید بخوانند

او سوال می نماید: پول همه جا هست و ارتباط تنگاتنگی با زندگی مردم دارد، اما چرا تعداد کمی پولدار هستند؟ و پاسخ می دهد: افراد به گونه ای عمل می نمایند که برای خودشان منطقی است اما چیزی که برای شما منطقی است ممکن است برای دیگران غیر منطقی باشد. چیزی که بیشترین تاثیر را بر رابطه شما و پول می گذارد تجربیات تان است. افراد بر اساس تحربیات شان مدل های فکری از جهانی مالی می سازند و بر اساس آن عمل می نمایند.

در بخشی از کتاب روان شناسی پول که با ترجمه ویدا کرمی به وسیله نشر فکر آویز منتشر شده، می خوانیم:

پول همهٔ ما را تحت تأثیر قرار می دهد و گیج مان می نماید. هر فردی به آن نگاه متفاوتی دارد. درس هایی را در خصوص چیزهایی ارائه می دهد که در بسیاری از زمینه های زندگی، مانند ریسک، اعتماد به نفس و شادی کاربرد دارد.

کتاب های مدیریت و رهبری پرفروش: انتخاب های برتر سال

3- چگونه تصمیم بگیریم

تصمیم گرفتن کار سختی است. هر تصمیمی گرفته گردد تبعات مثبت و منفی دارد. فکر کردن بیش از حد به جنبه های مثبت و منفی تصمیمات باعث می گردد فرد زمین گیر گردد، اعتمادبه نفس اش نابود گردد، دیگران را بپرسد تا خیال اش راحت گردد درست عمل نموده است. چیزی که بیشتر آدم ها نمی دانند این است که تصمیم گیری مهارتی یادگرفتنی است. یکی از برترین منابع برای آموختن روش های صحیح مهارت تصمیم گیری کتاب چگونه تصمیم بگیریم است.

آنی دوک نویسنده، سخنران و متخصص نظریه های تصمیم گیری و روان شناسی روز 13 سپتامبر سال 1965 در شهر کانکورد استان نیوهمشایر ایالات متحده به جهان آمد. پدرش ریچارد لدرر نویسنده و زبان شناس بود و مادرش معلم دبیرستان.

آنی بعد چایان دبیرستان در دانشگاه هاروارد زبان انگلیسی و روان شناسی خواندو در دانشگاه پنسیلوانیا روان شناسی را تا مقطع دکتری ادامه داد و انتها نامه ای درباره نحوه یادگیری زبان به وسیله بچه ها نوشت.

آنی دوک بعد از سال ها فعالیت و همکاری با گروه فرست راند، در زمینه انتخاب شیوه های تصمیم گیری در سرمایه گذاری های پرخطر، کتاب چگونه تصمیم بگیریم را نوشت. او در این اثر نشان می دهد هر تصمیم در اصل یک پیشگویی درباره آینده است.

نویسنده در سه فصل ابتدایی کتاب نشان می دهد درس گرفتن از تجربه چگونه می تواند افراد را از مسیر اصلی خارج کند و به جایی برساند که به درست و غلط بودن تصمیم هایشان شک نمایند. او ابزارهایی ارائه می دهد که با استفاده از آن ها می فهمیم گذشته چه درس هایی برای آموختن دارد.

از فصل چهارم تمرکز کتاب بر روی تصمیمات تازه، ارائه چارچوبی که نشان دهنده فرآیند تصمیم گیری با کیفیت است و مجموعه ابزاری برای اجرای این فرآیند خواهد بود. اینجا است که مزایای ساختن چیزی معادل گوی بلورین را مخاطب خواهد دید. از جمله این مزایا می توان به راه های متعدد برای بهبود کیفیت عقاید و آگاهی اشاره نمود که مبنای پیشگویی هایتان و تصمیم گیری های حاصل از آن هاست.

در فصل هفت مجموعه ای از مدل های فکری ارائه می گردد که به مخاطب یاری می نماید معین کند چه زمانی فرآیند تصمیم گیری منسجم و ساختار یافته ای را به کار بگیرد و چه زمانی مجاز است فرآیند ساده تری را به کار ببرد تا به کارها سرعت ببخشد.

در فصول انتهایی کتاب شیوه هایی مطرح می شوند تا مدیران و خوانندگان با به کار گرفتن شان بتوانند موانعی که ممکن است سر راه شان سبز شوند را شناسایی نمایند و از دانش و اطلاعات دیگران برترین بهره را ببرند.

در بخشی از کتاب چگونه تصمیم بگیریم که با ترجمه مریم اصغرپور به وسیله انتشارات آریاناقلم منتشر شده، می خوانیم:

4- هرگز سازش نکنید

بارها پیش آمده افراد نابلد و کم اطلاع برای مذاکره کردن انتخاب شده اند و شکست خورده اند و منافع شرکت شان را به خطر انداخته اند.

مهارت مذانموده کردن در بازاریابی و فروش اهمیت بسیار زیادی دارد. کسانی می توانند در این حرفه پیروز شوند که هنر مذاکره کردن را به خوبی فرا گرفته باشند.

کریس واس مذاکره نماینده ارشد اف بی آی که سال ها وظیفه مذاکره کردن با گروه های تبهکار و گروگان گیر را بر عهده داشته و این هنر و مهارت را در دانشگاه هاروارد، دانشکده های بازرگانی مک دوتاف و مارشال در کالیفرنیای تدریس نموده در کتاب هرگز سازش نکنید مخاطب را به جهان پر راز و رمز و مخاطره مذاکره می برد تا چکیده تجربیات و دانسته هایش را به خواننده اثرش منتقل کند. او در نوشته اش 9 اصل موثر که تاکتیک ها و استراتژی های ضد شهودی نامیده شده اند را می آموزد تا با اجرای آن ها به مذاکره نماینده ای زبردست تبدیل شوید.

به نظر نویسنده کتاب زندگی مذاکره ای مجذوب کننده و پیچیده است. او هر کدام از فصول ده گانه کتاب را با تغریف کردن داستانی آغاز می نماید تا روش استفاده از فنون مذاکره کردن را نشان دهد. اشتباهات را واکاوی می نماید تا از تکرارش پیشگیری کند. مذاکره نماینده اف بی آی تاکید می نماید نه گفتن از بین برنده مذاکره نیست.

در فصل اول درباره آموزش ماموران اف بی آی با استفاده از تازهترین متدها و روش های روان شناختی مبتی بر گوش دادن و دستکاری احساسات طرف مقابل بحث می گردد. همه عاشق این هستند که دوست داشته شوند و درک شوند. پس همدلی کردن تاثیری مثبت بر فرایند مذاکره می گذارد. به معنای دیگر اگر نپذیریم همه رگه هایی از دیوانگی، واکنش های غیر عادی و احساسی داریم مذاکره کردن بی فایده خواهد بود.

افراد معمولا بخش های خاصی از صحبت های افراد را گوش می نمایند و در بعضی مواقع اطلاعات گران قیمت را از دست می دهند. پس باید بر حرف های طرف مقابل متمرکز شد تا نشان داده گردد درک می گردد. این کار حس اعتماد و امنیت را تقویت می نماید.

واس از ابزاری به نام سوالات کالیبره نا می برد. با استفاده از این ابزار فرد مقابل حس خواهد نمود اوضاع تحت کنترل است .لی در واقع این طور نیست. همه چیز در اختیار سوال نماینده است. با طرح چنین سوالاتی طرف مقابل وادار می گردد کارهایی انجام دهد که او را در موضع ضعف قرار می دهد.

به تعداد انسان های روزی زمین روش مذاکره وجود دارد. ولی برای آسان کردن مذاکره باید خصوصیات روان شناختی افراد را شناخت. سه نوع مذاکره نماینده وجود دارد: تحلیلگر، سازش گر و مدعی.

مذاکره نمایندگان تحلیلگر مادامی که بدانند در مسیر صحیح پیش می روند به کارشان ادامه می دهند. آن ها شک و تردید می نمایند و بعد از تجزیه و تحلیل و آنالیز عمیق به سوالات پاسخ می دهند. اگر در مقابل چیزی که می دهند چیزی نگیرند اعتمادشان سلب می گردد.

افراد سازش گر و مدارا نماینده خوش بین، اجتماعی و خونگرم هستند و دوست دارند رابطه ای خوب بسازند. مخالفت کردن با آن ها آسان است ولی پی بردن به عمق افکارشان سخت است.

افراد مدعی برای زمان ارزش زیادی قائل هستند. کمیت برایشان بسیار مهم تر از کیفیت است. آن ها رک و راست هستند و ساکت بودن طرف مقابل را فرصتی برای حرف زدن بیشتر می دانند.

کریس واس به نظریه قو سیاه اهمیت زیادی می دهد. گاهی اوقات اتفاقات عجیب و غریبی می افتد که کسی توصر نمی نماید. در مذاکره سه نوع اطلاعات وجود دارد: چیزهایی که می دانیم، چیزهایی که می دانیم ولی نمی دانیم اتفاق می افتند یا نه و چیزهایی که نمی دانیم و حتی به آن ها فکر ننموده ایم. این ها قو سیاه هستند. برای مواجهه با آن ها باید آماده بود.

در بخشی از کتاب هرگز سازش نکنید که با ترجمه شهلا ثریاصفت به وسیله نشر نوین منتشر شده، می خوانیم:

منبع: خبرنگاران مگ