خبرنگاران سرانجام ابدی حیات کرونا، در صورت همه گیری 70درصد جامعه
به گزارش مجله پیامک مسعود، تهران- خبرنگاران- عضو اسبق سازمان بهداشت جهانی گفت: وقتی 70 درصد مردم در مقابل فعالیت مصونیت پیدا نمایند، ویروس هر جا می رود با بن بست روبه رو می گردد و خودبه خود محکوم به فناست و به همه گیری ختم می گردد.
روزنامه اعتماد در گفت و گو با بیژن صدری عضو اسبق سازمان بهداشت جهانی می آورد: چند روز قبل، دبیرکل سازمان ملل متحد، با یک پیغام ویدیویی نسبت به تبادل اطلاعات گمراه نماینده در خصوص ویروس کرونا هشدار داد. آنتونیو گوترش، اپیدمی اطلاعات گمراه نماینده درباره بیماری نوپدید کووید 19 را خطرناک تر از ویروس کرونا توصیف کرد و خواهان اتحاد جهان در مقابل تئوری های توطئه ای بی اساس شد. بیماری کووید 19 که امروز بیش از دو میلیون نفر از جمعیت جهان را مبتلا نموده، محصول فعالیت ویروسی است که جامعه پزشکی هنوز به درستی نمی داند چه رفتاری با آن در پیش بگیرد. اگر از تصویر جهانی صرف نظر کنیم، از 30 بهمن سال گذشته که اولین موارد ابتلا و فوت مبتلایان کووید 19 در ایران اعلام شد تا امروز، نظام سلامت با اجرای چند رژیم دارویی و روش درمانی، خواسته که به یک راه حل قطعی برای درمان مبتلایان نزدیک گردد ولی هر بار و در بدن هر یک از مبتلایان، ویروس، رفتار متفاوتی از خود بروز داده است. اما جامعه پزشکی حالا بر یک گمان پافشاری می نماید؛ همان گمانی که مسوولان سازمان بهداشت جهانی در اولین روزهای شیوع ویروس کرونا مطرح کردند و البته واقعیت مستتر در این گمان آن قدر تلخ بود که جهان را با یک بلیت یک سره به قرون وسطای علم فرستاد؛ ویروس کرونا، 70 الی 80درصد جمعیت جهان را درگیر می نماید و سپس از نفس می افتد. این گمان حالا به یک نظریه قابل پذیرش در جامعه پزشکی تبدیل شده و اپیدمیولوژیست ها و متخصصان عفونی، با تامل بیشتری درباره آن حرف می زنند، البته با این مقدمه که رفتار این ویروس نوپدید، هنوز قابل پیش بینی و ارزیابی نیست. بیژن صدری زاده که سال 1365، اولین مبتلای اچ آی وی در ایران را تحت مراقبت و مداوا قرار داد و سال های طولانی هم مسوولیت های مشورتی و اجرایی در وزارت بهداشت و سازمان بهداشت جهانی داشته، در گفت وگو با اعتماد، فرایند بروز و شیوع ویروس کرونا، نتایج بعضی تحقیقات جهانی درباره ژنوم ویروس و تعامل جامعه ایران با کووید 19 را تحلیل نموده است. این متخصص بیماری های عفونی و گرراستای هم قایل به همان گمانی است که مسوولان سازمان بهداشت جهانی را نسبت به خانه نشینی یا مرگ عن قریب ویروس کرونا 2019 خوش بین کرد؛ خاتمه ابدی حیات ویروس در صورت گسترش همه گیری در 70درصد جمعیت عمومی یک جامعه.
ظرف 4 روز گذشته و بنا بر اعلام وزارت بهداشت، آمار مرگ کووید 19 در کشور، دو رقمی شده و تعداد متوفیان کاهش یافته. دو فرضیه درباره این کاهش مطرح است؛ ترس مردم از اعلام علائم مشکوک و پیگیری علائم به وسیله سامانه های وزارت بهداشت فرو ریخته و مردم با اطمینان و آرامش بیشتری با سامانه های بیماریابی وزارت بهداشت تماس می گیرند و به دنبال این تغییر نگرش، مراجعات مشکوک و نیازمند پیگیری هم زودتر اتفاق می افتد و بنابراین از تعداد موارد حاد غیرقابل بازگشت هم کاسته شده است. فرضیه دوم هم تاثیر مثبت مجموع روش های درمانی است که ظرف دو ماه گذشته در مراکز بیمارستانی به کار بسته شد که قطعا در کاهش فوت مبتلایان کووید 19 تاثیر مثبت داشته. شما این کاهش آمار فوت را چگونه تحلیل می کنید؟
من هم با فرض اول شما موافقم؛ ظرف این مدت، سطح مطلعی مردم افزایش یافته و آن مبتلایانی که دچار علائم شدید هستند هم مطلع شده اند که باید هر چه زودتر به مراکز درمانی یا برای انجام تست های تشخیصی مراجعه نمایند. علاوه بر این، مراکز بهداشتی درمانی هم نسبت به اولین هفته های شیوع بیماری، آمادگی بیشتری دارند به این معنا که تیم درمانی، آموزش های بیشتر دیده و تجربه اش افزایش یافته و تا امروز هم، کمبود تجهیزات تقریبا رفع شده. مجموع این اتفاقات این نتیجه را به دست می دهد که بیمار، به محض مراجعه زودهنگام، به سرعت تحت درمان های حمایتی قرار بگیرد. در عین حال نمی توانیم تاثیر مثبت درمان های تجربی که در این مدت در مراکز درمانی صورت گرفته را نادیده بگیریم و قطعا منفعت این روش های ولو تجربی، به بهبود همان 4 الی 5 درصد مبتلایان که به فاز شدید بیماری می رسند منجر شده است چنانکه شاهد بودیم و هستیم که این بیماران، به محض بستری در بیمارستان، با دستگاه اکسیژن یا ونتیلاتور (دستگاه تنفس مصنوعی) تحت مراقبت اولیه قرار گرفته و سپس بعضی اقدامات درمانی همچون تزریق پلاسما یا آنتی بادی بهبودیافتگان برایشان اجرا می گردد یا حتی بعضی داروها برایشان تجویز می گردد. البته کووید 19 هنوز درمان قطعی ندارد چون هنوز داروی ضدویروس کرونا در جهان ساخته نشده و قطعا اولین روش پیشگیرانه و قطعی در مقابل ابتلا به این بیماری، واکسیناسیون خواهد بود، اما رعایت اصول بهداشت فردی هم از جمله روش های پیشگیرانه فرعی است و حتما در پیشگیری از ابتلا موثر خواهد بود.
چند روز قبل، محققان کره جنوبی خاطرنشان کردند که بنا بر نتایج تحقیقی درباره نحوه حمله ویروس کرونا به سیستم ایمنی بدن، ساختار این ویروس، شبیه ویروس اچ آی وی است. در هفته اول بعد از ورود ویروس به کشور ما هم، رژیم دارویی بیماران ترکیبی از بعضی داروهای ضدرتروویروسی بود که برای مبتلایان ایدز و با هدف جلوگیری از فعالیت ویروس اچ آی وی تجویز می گردد.
ویروس کرونا، هیچ شباهتی به ویروس اچ آی وی ندارد و اتفاقا بیشترین شباهت را با سایر ویروس های سرماخوردگی دارد چون ویروس های کرونا، خانواده عظیمی هستند و یکی از اعضای این خانواده عظیم، همان ویروسی است که در سال 2003 باعث شیوع بیماری سارس در چین و کانادا شد که البته جهان گیری نداشت و در کانادا پیروز به کنترل آن شدند. یکی دیگر از اعضای خانواده عظیم ویروس های کرونا، همان ویروسی است که در سال 2012 باعث شیوع بیماری سندرم تنفسی خاورمیانه - مرس - در عربستان شد. مخزن ویروس های کرونا، اغلب، حیوانات و از جمله، شتر و گربه هستند و همین مشخصات اولیه هم هیچ همخوانی با ویروس اچ آی وی ندارد. بروز ویروس اچ آی وی، دلایل دیگری داشت و در این دلایل هم ردپایی از حیوانات وجود نداشت. اگرچه ویروسی در میمون ها شناسایی شده بود که به آن اس. آی. وی می گفتند (ویروس نقص ایمنی میمونی SIV که در میان شمپانزه های وحشی شیوع دارد و گفته می گردد که ویروس HIV نوع جهش یافته این ویروس است که در گونه ای میمون و در غرب آفریقا شناسایی شده است) و گفته می گردد که ممکن است میمون ها، مخزن اصلی ویروس در جهان بوده اند که به انسان منتقل نموده اند چون بعضی قبایل آفریقایی، خون میمون را در مراسم خاص به خودشان تزریق می کردند. ولی همین فرضیات هم هیچ همخوانی با خاستگاه ویروس کرونا ندارد. بنابراین، ویروس کرونا از نظر نوع انتقال فقط باید با ویروس های سرماخوردگی مقایسه گردد و خطرات و علائم بالینی و حتی همه گیری ویروس های کرونا هم فقط قابل مقایسه با آنفلوآنزا است چنانکه همه گیری آنفلوآنزا هم به همین شیوه، مرگ و میر زیادی به دنبال دارد.
چند روز قبل، محققان دانشگاه کمبریج یافته هایی درباره ژنوم ویروس منتشر کردند و اعلام می شد که منبع ویروسی کووید 19 در اقصی نقاط جهان، یکسان نبوده بلکه نوع A و نوع B و نوع C از منبع شیوع این بیماری - هر کدام در بخشی از جهان - همه گیری ایجاد نموده اند. چرا این رخ داده؟ آیا تغییرات جوی یا موقعیت کشورها در نیمکره جنوبی و شمالی باعث جهش ژنوم ویروس و تکثیر با مدل های مختلف شده است؟
طبیعی است که هر وقت یک ویروس تغییر ماهیت می دهد و جهش پیدا می نماید با چنین مدل هایی از شیوع هم روبرو باشیم. کووید 19 یک بیماری نوپدید است اما اولین بیماری نوپدید در جهان نیست و آخرین هم نخواهد بود. شاید ویروس کرونا و ویروس اچ آی وی فقط از همین بابت به یکدیگر شبیه هستند که هر دو موجد بیماری های نوپدید بوده اند. البته اچ آی وی، 40 سال قبل و سال 1981 میلادی در جهان بروز کرد و سال 1985 اولین تست سرولوژیک انجام شد اما به هر حال مثل هپاتیت B و هپاتیت C در گروه بیماری های نوپدید قرار می گیرد. حتی بیماری ویروسی ایبولا، بیماری ویروسی تب نیل غربی، تب خونریزی دهنده کریمه کنگو، بیماری باکتریایی ایکولای و نوع جدید بیماری وبا که بر اثر باکتری ویبریو کلرا ایجاد می گردد و نسبت به نوع قبلی وبا، بیماری زایی بسیار بیشتری دارد، در گروه باکتری ها و ویروس های نوپدید هستند که ظرف 50 سال گذشته شناسایی و شایع شده اند. محققان معتقدند که اولین علت بروز این ویروس های نوپدید، تسهیل مسافرت ها در جهانست به این معنا که پیش از 50 سال اخیر، امکان سفر مثل امروز آسان نبوده ولی در این مدت، سفرهای بین المللی بسیار آسان شده و هر فردی، ظرف 24 ساعت می تواند از دورترین نقطه جهان به دورترین نقطه دیگر برود و مصطلح است که امروز، جهان به یک ده عظیم تبدیل شده است. در اثنای این سفرها، انسان ها باکتری ها و ویروس ها را هم با خود به اقصی نقاط جهان می برند که این نقل و انتقال ویروسی و باکتریایی، بروز بیماری های نوپدید را به دنبال دارد. محققان، دلیل دوم بروز این بیماری ها را هم متوجه جهانی شدن تجارت می دانند و تغییرات اقلیمی و از جمله گرم شدن زمین، مهاجرت ها، تغییر سبک زندگی و عادات غذایی انسان ها را هم از دیگر عوامل موثر در بروز بیماری های نوپدید برمی شمرند.
ظرف هفته های گذشته، صحبتی هم در خصوص ویروس زیکا مطرح بود. آیا این ویروس هم در گروه ویروس های نوپدید است یا باید به عنوان جهش ویروسی آنالیز گردد؟
ویروس های هانتا و زیکا هم از گونه ویروس های نوپدید هستند ولی خوشبختانه باعث همه گیری های عظیم نشده اند.
با توجه به اینکه گفتید خانواده ویروس های کرونا - با شدت و ضعف متفاوت - موجد انواع سرماخوردگی هستند، آیا این ویروس ها خطر ماندگاری در شبکه آب های زیرزمینی یا در خاک هم دارند؟
هیچ اتفاقی غیرممکن نیست ولی خانواده ویروس های کرونا، باعث عفونت حاد در دستگاه تنفسی می شوند و ماندگاری طولانی مدت در محیط زیست ندارند. علاوه بر این راه اصلی انتقال ویروس به وسیله دستگاه تنفسی بوده و از دستگاه گوارش منتقل نمی گردد. البته چون این ویروس نوپدید است، احتیاط مفید است اما به یقین می گردد گفت که راه انتقال ویروس جدید کرونا از فرد بیمار به فرد سالم است به این معنا که تماس چشمی یا دهانی یا تنفسی با بزاق فرد بیمار به وسیله عطسه و سرفه باعث بیماری فرد سالم خواهد شد. به همین دلیل گفته می گردد اگر چه ضدعفونی محیط های عمومی کار مفیدی است اما تنها روش های پیشگیری از ابتلا، رعایت فاصله بیش از یک و نیم متر با دیگران، استفاده از ماسک، اجتناب از تماس مستقیم با افراد و خودداری از لمس سطوح، به خصوص توسط بیماران است که حتما ویروس به وسیله ترشحات تنفسی آنها به سطوح منتقل می گردد. علاوه بر این فاضلاب، دفع دستگاه ادراری و دستگاه گوارش است در حالی که ویروس کرونا، فقط به وسیله سیستم تنفسی منتقل می گردد.
ظرف روزهای گذشته، افرادی که غیرکارشناس بودند و تعدادشان هم در جامعه کم نیست، این نگرانی را به دل مردم انداختند که متوفیان کووید 19، ویروس را با خود به زیر خاک می برند و با وجود گذشت ایام، ویروس با اینها می ماند و بعد از اینکه جسدشان تجزیه شد، این ویروس به خاک نفوذ نموده و از خاک هم به شبکه آب های زیرزمینی می رسد و حالا مردم نگرانند که به وسیله دفن متوفیان کووید 19 به این بیماری مبتلا شوند.
مدیرکل سازمان جهانی بهداشت، چند هفته قبل گفت که خطرناک تر و مشکل آفرین تر از ویروس کرونا، اطلاعات غیرکارشناسانه و نادرست است که جامعه را گمراه می نماید. امروز هم همه افراد درباره ویروس کرونا صحبت می نمایند و فضای رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی هم آکنده از اطلاعات گمراه نماینده ای است که جز ایجاد نگرانی و سرگردانی در جامعه، هیچ خاصیت دیگری ندارد. مردم باید مطلع باشند که ویروس کرونا، از گروه ویروس های سرماخوردگی است و البته یک بیماری نوپدید است اما درجه کشندگی و مرگ و میر آن از باقی ویروس های خانواده کرونا کمتر است چون ویروس نوپدید سارس، 10 درصد کشندگی داشت و ویروس نوپدید مرس هم 35 درصد کشندگی داشت اما ویروس کرونا 2019، 2 الی 3 درصد است. مردم باید راه های انتقال ویروس را بشناسند و بدانند که علائم ابتلا به کووید 19، بسیار شبیه سرماخوردگی است اما تب، سرفه، تنگی نفس یا هر گونه مشکل تنفسی، نیازمند مراجعه زودهنگام است چون ممکن است فرد مبتلا به ذات الریه باشد و حتما باید در بیمارستان بستری شده و با دریافت اکسیژن و وصل به ونتیلاتور، درمان سریع بگیرد. ویروس کرونا هیچ واکسن و پادزهری ندارد و تمام اقدامات، فقط جنبه پیشگیری داشته و البته بهترین راه پیشگیری، رعایت بهداشت فردی است. به نظر من، همه گیری کووید 19 در ایران و جهان، دیر یا زود تمام می گردد اما خاتمه همه گیری، بستگی به زمان و میزان مصونیت جمعی HEALTH IMMUNITY دارد. سازمان بهداشت جهانی تخمین زده که هر زمان بین 40 تا 70 درصد جامعه، با ویروس تماس داشته باشند - نه به این معنا که حتما بیمار شوند بلکه ویروس به بدن آنها برسد - مصونیت جمعی، خودبه خود ایجاد شده و یک الی دو ماه پس از آن، همه گیری بیماری به خاتمه می رسد. آنچه امروز درباره دفن متوفیان کووید 19 و آغشته کردن اجساد با مواد ضدعفونی مطرح است، روشی است که در زمان های بسیار قدیم و در آن دورانی که بیماری هایی مثل وبا و طاعون در جهان شایع بود و علم و تکنولوژی هم به پیشرفت امروز نرسیده بود، کاربرد داشت اما در این دهه ها، هرگز از سازمان بهداشت جهانی نشنیده ام که این مواد در گندزدایی دفن فایده داشته باشد. جسد، جسد است. بیماری واگیر هم فقط کرونا نیست. امروز در بسیاری نقاط جهان، انواع بیماری های عفونی شایع است اما در هیچ جا، اجساد در هنگام دفن ضدعفونی نمی گردد بلکه متوفی بر اثر بیماری های واگیر باید در عمق کافی دفن گردد تا نه تنها باعث آلودگی محیط زیست - آب و خاک - نگردد بلکه از دسترس موجودات زیرزمینی هم حفظ گردد. با رعایت این نکات که از روش های مرسوم دفن بهداشتی متوفیان بیماری های واگیر در اقصی نقاط جهانست، دیگر نیازی به ضدعفونی اجساد نخواهد بود.
گفته می گردد که در ایران و به هنگام دفن متوفیان کووید 19، برای ضدعفونی اجساد یا محل دفن، آهک پاشی می نمایند. آهک چه تاثیری بر خنثی کردن فعالیت ویروس کرونا دارد؟
در دهه های گذشته وقتی متوفیان وبا و طاعون را دفن می کردند، آنها را با آهک ضدعفونی می کردند. به نظر می رسد از روش های سنتی برای متوفیان بیماری های واگیر بوده که در بعضی کتب هم به آن اشاره شده و ظاهرا امروز هم رایج است در حالی که هیچ قطعیت علمی از نظر خاصیت عفونت زدایی نداشته و من هم تا امروز نشنیده ام که سازمان بهداشت جهانی، استفاده از آهک را برای عفونت زدایی از اجساد یا محل دفن توصیه نموده باشد.
ظرف دو ماه گذشته - به خصوص در شهر تهران - بعضی شهفرایندان، دستکش و ماسک یک بار مصرف استفاده شده را در پیاده رو و خیابان رها می نمایند. این اقلام به عنوان پسماند شهری جمع آوری می گردد در حالی که در دو ماه گذشته، سوزاندن زباله و تفکیک از مبدا ممنوع بوده و پسماند شهری، فقط دفن می گردد. آیا رها شدن این پسماند در راستا تردد عمومی با اصول بهداشت فردی در تضاد نیست؟
فردی که سوار ماشین آخرین مدل شده و دستمال کاغذی خود را کف خیابان پرت می نماید یا ماسک و دستکش استفاده شده را در سطح پیاده رو می اندازد، نمونه آن افرادی است که نه تنها فرهنگ درستی ندارند بلکه از فرهنگ اجتماعی بسیار ضعیفی برخوردارند و برای جامعه احترام قائل نیستند و خودخواهانه، فقط خودشان را می بینند. خوشبختانه تعداد این افراد زیاد نیست و ان شاءالله در آینده با آموزش بیشتر و تقویت وجدان شان، از این رفتار دست بردارند. مردم باید مطلع باشند که کرونا، ایبولا نیست و رها کردن دستکش و ماسک به عنوان عامل بیماری زا، باعث آلودگی کل محیط و انتشار عوامل بیماری زا می گردد.
ظرف 4 ماه گذشته که ویروس کرونا در کل جهان شیوع پیدا کرد با سه مدل کنترل بیماری در چین، کره جنوبی و ایران روبرو بودیم؛ چین، شهر کانون انتشار ویروس را قرنطینه کرد، دولت کره جنوبی خاطرنشان کرد با تجربه ای که از کنترل سارس داشته همان مدل قرنطینه را به کار بسته و در ایران هم فاصله گذاری اجتماعی و فاصله گذاری هوشمند اجرا شد که اتفاقا مدل ایران، برای خیلی از کشورها الگو شد. این مدل های کنترل ویروس نوپدید را چطور تحلیل می کنید؟
مدلی که در کشور خود ما به کار رفت به نظرم مدل بسیار مناسب و خوبی است و کشورهای جهان هم برایشان جالب بود و از آن به عنوان یک تجربه آموزنده یاد کردند. اما مدل چین امروز در همه کشورها جواب نمی دهد. چین، کشوری با شرایط سیاسی مخصوص خودش است و کاری که بخواهد را انجام می دهد. ممکن است خیلی اقدامات را با زور و اعمال فشار انجام بدهیم ولی اعمال زور، مثل فنر جمع شده ای عمل می نماید که در صورت رها شدن، آسیب فراوانی خواهد داشت. البته شرایط چین متفاوت بود؛ چون اولین کشوری بود که ویروس در آن بروز کرد و مردم هم دچار وحشت زیادی شدند و تجربه روبروه با این ویروس هم کمتر بود. اما در مجموع، قرنطینه یک شهر و جدا کردن خانواده ها از کل کشور پاسخگو نیست و در بسیاری کشورها کاربرد ندارد. به جای این کار می شد دولت چین از مردم بخواهد از خانه خارج نشوند و تجمع برگزار ننمایند و در تجمعات حاضر نشوند و فاصله اجتماعی را رعایت نمایند. این توصیه ها، آموزنده و اجرایی است بدون آنکه اثری از دیکتاتوری در آن دیده گردد و به نظر من، واقع بینانه تر است و مردم هم رعایت می نمایند. چنانکه در کشور ما هم وقتی آن اوایل توصیه شد که مردم در خانه بمانند، مردم رعایت می کردند و حتی تردد ماشین ها هم کاهش یافت. حالا هم اگر این رعایت ها کمرنگ شده، باید دانست که مردم تا حدی رعایت می نمایند اما تصمیم گیران و سیاستگذاران باید ابعاد روانی این توصیه ها و اقدامات را هم در نظر بگیرند. نکته مهم در تمام توصیه ها و اقدامات این است که باعث وحشت و نگرانی نگردد و به جای ایجاد نگرانی، ایجاد مطلعی کند به نحوی که مردم به خودمراقبتی برسند. سیاستگذاران باید بدانند که در بسیاری از اپیدمی ها و پاندمی ها، دولت ها بدون مشارکت پیروزیت کمتری دارند و نظام سلامت، زمانی پیروز می گردد که مردم خود را در تصمیم گیری ها شریک بدانند.
روزهای اول شیوع ویروس کرونا، این بحث در محافل بین المللی مطرح بود که اگر این ویروس 70 الی 80 درصد جمعیت جهان را درگیر کند، تضعیف می گردد. آیا ماهیت ویروس های نوپدید همین است که با همه گیری از توانایی شان کاسته گردد و خطر اولیه را نداشته باشند؟
مصونیت جمعی به همین معناست که جامعه در مقابل ویروس نوپدید مصونیت ندارد تا زمانی که این ویروس، یک، یا 100 یا هزار یا 10 هزار نفر را آلوده کند. سازمان بهداشت جهانی هم معتقد است که وقتی این مصونیت جمعی به 40 الی 70 درصد برسد و در یک جامعه، 70 درصد جمعیت، آلوده - و نه بیمار - شوند، در واقع 70 درصد جمعیت در مقابل این ویروس مصون شده اند و در این زمان، بدن هر انسان می تواند در مقابل این ویروس، آنتی بادی بسازد و ویروس را از بین ببرد. چون حیات ویروس منوط به این است که در بدن موجود زنده باشد. وقتی 70 درصد مردم در مقابل فعالیت مصونیت پیدا نمایند، ویروس هر جا می رود با بن بست روبه رو می گردد و خودبه خود محکوم به فناست و به همه گیری ختم می گردد. در واقع هر عامل بیماری زا ویروس یا باکتری که وارد بدن می گردد، بدن، پادتن می سازد چون ویروس و باکتری، آنتی ژن است بدن ظرف دو هفته، آنتی بادی فراوری می نماید.
منبع: ایرنا